معرفی کتاب رسیدن به خواستهها
کتاب رسیدن به خواستهها نوشتهی لورا گودریچ، گام به گام توضیح میدهد که چگونه افراد میتوانند بزرگترین نقاط قوت و ارزشهای خود را به یاد آورند و آنها را با دیدگاه سازمانی، ماموریتها و ارزشهای مناسب همسو کنند.
سیرت طبیعی افراد تمرکز کردن بر روی مسائلی است که نمیخواهند اتفاق بیفتد؛ یعنی بر روی مسائلی که میخواهند اتفاق بیفتد تمرکز نمیکنند. وقتی از افراد پرسیده میشود که به دنبال چه چیزی هستند بدون تردید پاسخ میدهند: «چیزی که من نمیخواهم این است که: نمیخواهم که آن روز کسی از دنیا برود، نمیخواهم در جلسهها سرپا بایستم، نمیخواهم وقتم را تلف کنم.» بیشتر جملات آنها با «من نمیخواهم» شروع میشد وقتی از آنها خواسته شود تا جملاتشان را به طرز دیگری مانند «من میخواهم» بیان کنند، آنها سریعاً برمیگردند سراغ چیزهایی که آنها را نمیخواهند یا چیزهایی که از آنها اجتناب میکنند.
وقتی افراد عمداً بر روی آنچه که میخواهند تمرکز میکنند وقایع محسوسی در زندگی شخصی و کسب و کار آنها رخ میدهد. وقتی گروهی از کارکنان یا همهی یک تیم یا سازمان به کار گرفته میشوند و بر روی هر آنچه که میخواهند تمرکز کنند، نتایج مثبتی پدید میآیند و حتی دستیابی یه یک هدف مشترک، آسانتر نیز میشود.
کتاب رسیدن به خواستهها (Seeing red cars) به افراد، تیمها و سازمانهایی که به دنبال بهبود زندگی شخصی و حرفهای خود و انجام اقداماتی برای قرار دادن احساسات، علایق، نقاط قوت و ارزشهای خود هستند، کمک میکند.
لورا گودریچ (Laura Goodrich) علاقهمند به کار با افراد، گروهها و سازمانهاست تا بتواند به ایجاد فرهنگهایی بپردازد که بر پایهی پویایی موثر محیط کار پایهریزی شدهاند. او علاقه دارد تا به مردم کمک کند تا از فاز واکنشی عبور کنند و نهایتاً خودشان را به عنوان بخشی از راه حل مسئله مشاهده کنند. همچنین دوست دارد تا به کارکنان کمک کند تا بتوانند یک مسیر رو به جلو بسازند و استراتژی حمایت از آن را پایهریزی کند. لورا در سال 2007 با گرک استیور (شریک تجاریاش) شروع به همکاری در ساختن فیلم «رسیدن به خواستهها» کرد و الان نیز به عنوان کتاب در درست شماست.
در بخشی از کتاب رسیدن به خواستهها میخوانیم:
وقتی شما آگاه هستید و در راستای آنچه که میخواهید اتفاق بیفتد، عمل میکنید، مغز شما با ایجاد یک مسیر در آن راستا واکنش نشان خواهد داد. تغییرات اساسی، به دلیل قصد و نیت انسان و اقدام آگاهانه و قدم به قدم در آن راستا به مغز او خطور میکند. هر جهتی که افکار عمدهی ما بهطور مثبت یا منفی به آن طرف تمایل نشان میدهند، مغز ما واکنشهای شیمیایی تولید میکند که بیشتر نتایج را به خود جذب میکند. داستان زیر این واقعیت را نشان میدهد.
من در کالج در یک کلینیک پزشکی کار میکردم. کارول و ربهکا در میز جلویی کار میکردند. آنها از بسیاری جهات شبیه هم بودند: شادی روحیه، کمک کردن به هم، و تعهد به انجام کار به نحو احسن. به این دلیل تجارب روزانهی آنها نمیتوانست خیلی متفاوت باشد.
به نظر میرسید که ربهکا میتوانست بیماران ناراضی را جذب کند. تقریباً یک روز گذشت و هیچ بیمار ناامیدی او را سرزنش نکرد و در ملاءعام به چالش کشیده نشد. اما کارول از طرف دیگر به ندرت با چنین شرایطی برخورد داشت. زمانی که او این کار را کرد، او میتوانست به سرعت اوضاع را تغییر دهد. من اغلب صحبتهای آنها سر میز شام را تصور میکردم؛ ربهکا دائماً از بیماران بدجنس و محیط کار پر استرس احساس نارضایتی میکرد و کارول در مورد روند فعلی بیماری آنفولانزا اظهار نظر میکرد.
چه عاملی تجربههای آنها را متمایز میکرد؟ این عامل عمدتاً همان توقع است، یک حالت ذهنی! کارول انتظار یک روز روان و متحرک در کلینیک را داشت و اغلب اوقات هم همانطور بود. قبل از اینکه اوضاع از مسیر اصلی منحرف شود، انتظارات کارول در راستای آن روز او را به سمت اقدام به عمل سوق میدهد. قبل از اینکه اوضاع به کلی آشفته شده باشد، او به سرعت تا حدودی شرایط را سر و سامان داده بود. او لبخند اعتماد و رفتار مطمئن به نفس را در افراد افزایش داده بود که باعث شده بود آنها احساس امنیت کنند که اوضاع خوب است.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه: تمرکز روی خواستهها
فصل 1: چرا بر روی چیزی که نمیخواهیم تمرکز میکنیم؟
بصیرتهایی از کاوش مغزی
چرا خیلی سخت است؟
این موضوع چگونه به دنیای کسب و کار وارد میشود؟
فصل 2: مغزتان را برای پیامدهای خوب بازسازی کنید
با ساختن مسیرهای جدید، بر شیارهای مغزتان غلبه کنید
رفتارهای جدید و مثمرثمر ایجاد کنید
برای خارج شدن از ناحیهی آرامش، به تدریج عمل کنید
با انجام چیزهای جدید و متفاوت، مسیرهای متعددی در مغزتان ایجاد کنید
برای غلبه بر ترس اقدام به عمل کنید
کمبود وضوح را با شفاف بودن در مورد خواستههایتان تلافی کنید
برای افزایش چالاکی، نتایج ایدهآل را تصویرسازی کنید
به خلق عادات روابط سازنده بپردازید، برای این کار با افراد آیندهنگر معاشرت کنید
نتایج مثبت در محیط ووکا ایجاد کنید
تغییر، کار سختی است
این موضوع چهگونه وارد دنیای کسبوکار میشود؟
فصل 3: نقاط قوت خود را به کار گیرید و هر آنچه را که میتوانید کنترل کنید
نقاط قوت خود را به کار بگیرید
نقاط قوت شما کدامها هستند؟
چه چیزهایی را میتوانید کنترل کنید؟
الان به دنبال چه چیزی هستید؟
وارد کردن «من میخواهمها» در سطوح تیمی و سازمانی
فصل 4: آگاه باشید و مسئولیت بپذیرید
از تکنولوژی نهایت استفاده را ببرید
بینش خود را دنبال کنید
در بسیاری از گفتوگوها شرکت کنید
از حامیان بهره بگیرید
از افراد شکاک بهره بگیرید
به طور موثر با نقاط ضعف مقابله کنید
در دنیای کسبوکار مسئولیت بپذیرید
فصل 5: “من میخواهمهای” شخصی را بسازید
تلاش برای جامع بودن
هوشیاری ارزشها
جنبههای مهم زندگیتان را متعادل کنید
تمرکز بر خواستهها به معنی حرکت با هدف است
به فکر عوامل خارجی باشید
سپس برنامهی حرفهای خود را ترسیم کنید
فصل 6: “من میخواهمهای”حرفهای را بسازید
نمونهای از کاربرگ حرفهای تمرکز بر خواستهها
شفافسازی «من میخواهمهای» حرفهای منجر به استقلال میشود
محیط بر روی شما تاثیر میگذارد
موقعیت خود را با تمرکز بر روی «من میخواهمهای» حرفهای تثبیت کنید
عمیقتر از عنوان شغلی جستوجو کنید
ساختار فکری تمرکز بر خواستهها در زندگی روزمره اهمیت دارد
خواستههای افراد و تیم را در ذهن خود در اولویت قرار دهید
فصل 7: عمل را به نتیجه تبدیل کنید
افکارتان را کنترل کنید
نتایج مثبت را تصویرسازی کنید
انجامش دهید
برنامهریزی، قطبنمای درونی شما را جهتدهی میکند
پیشرفت خود را ارزیابی کنید و به دنبال بازخورد باشید
به پیشرفت خود سرعت ببخشید و به دیگران کمک کنید تا به آنچه که میخواهند برسند
فصل 8: تا رسیدن به حداقلهای لازم پیش بروید
رسیدن به حداقلهای لازم با تمرکز بر خواستهها
از فرهنگ تمرکز بر خواستهها نهایت استفاده را ببرید
نتیجهگیری: همه چیز با شما شروع میشود
همسایگی را برهانید
مشخصات کتاب
نام کتاب | کتاب رسیدن به خواستهها |
نویسنده | لورا گودریچ |
مترجم | خلیل رضوی، حسن نظری |
ناشر چاپی | انتشارات کهکشان دانش |
تعداد صفحات | 148 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6524-66-5 |